فیلبند الیمستان

چاپ

از فیلبند تا الیمستان در کنار ابرها

فيلبند يكي از مرتفع ترين روستاي ييلاقي استان مازندران است كه در جنوب بابل در بخش بندپي غربي (روستاي ديوا) واقع شده است . قله دماوند  هم مانند دیوی سپید تمام وقت به نظاره شما نشسته است .

 در فصل بهار وپاييز در يك نيم روز ممكن است همه پديده هاي جوي از قبيل ابر و مه و باران و برف و تگرگ و رگبار و ناگهان رنگين كمان و هواي صاف و آفتابي را بدون لكه ابري مشاهده كنيد طبیعتی دلفریب که دیدنش مانند رویای نیمه شب روح انسان را چالشی می کشد.

 فيلبند در تابستان ها بيش از  هزار ودويست  خانوار  جمعيت دارد. و در زمستان بطور كلي خالي از سكنه است زيرا شدت سوز وسرما و برف امكان زندگي را غير ممكن مي سازد . فيلبند مردماني بسيار تنومند وقوي هيكل داردكه از قدرت بدني زيادي برخودارند .وجود فلوئور  كافي در آب چشمه هاي اين منطقه در استخوان بندي مردمانش تأثير بسزايي دارد بهمين دليل قادر به انجام كارهاي بسيار سخت و طاقت فرسا مي باشند همت عالي و تعصبات قومي در انجام كارهاي اجتماعي وعمراني و تعهد به دين ومذهب از ويژگيهاي ديگر مردم سخت كوش  فيلبند است . از اماكن متبركه و مذهبي فيلبند مسجد ها و دو تكيه قديمي آن را بايد نام برد . كه بدليل خلوص طينت و پاكي نيت سازندگان معتقد اين بناها اين دو تكيه از كرامات خاصي برخوردارند و هر ساله دوستداران اهل بيت جهت زيارت و اجابت نذورات خود از شهرها دور و نزديك به فيل بند سفرمي كنند . ازمحصولات زراعي فيلبند سيب زميني و چغندر مي باشد كه سيب زميني فيلبند بي شك از مرغوب ترين و خوش خوراك ترين نوع سيب زميني هاست و در منطقه از معروفيت خاصي برخوردار است . نزديك ترين راه ارتباطي فيلبند به جاده اصلي راه پرپيچ و خمي است كه از فيلبند بطول 45 كيلومتر دركيلومتر 25 آمل به جاده هراز (سه راه منگل) مي پيوندد بعد از گذشت از روستاي تاريخي و قشنگ سنگچال به روستای فیلبند می رسید.

و حالا ما قرار است از این روستا به سمت الیمستان برویم روستای الیمستان که خود به طلای سبز ایران مشهور است.

داستان همیشه از اصفهان زیبایمان شروع می شود و اینبار به سمت آمل از جاده ای معروف به نام هراز که 12 ساعت با اتوبوس زمان خواهد برد.25 کیلومتر مانده به آمل سمت راست جاده ای آسفالته و زیبا منتظر ماست.

جاده ای زیبا و روستائی زیباتر از آن به نام سنگچال که خانه های ساخته شده در آن خبر از وجود افراد غیر بومی زیادی می دهد.خبری هم از پنجره های دوجداره ای که صدای پرندگان را نیز خفه می کند نیست.

در جنوب سنگچال در پایین دست روستا ، جایی است به نام «سابنه »، که یک دژ باستانی ، به یادگار مانده ، که آن را «اسپه خنه » ( سفید خانه ) می نامند.

به گفته ی معتمدان و ریش سفیدان و برخی از پژوهش ها و منابع تاریخی،« قلعه ی سفید خانه » مربوط به ماقبل تاریخ ایران ، یعنی حدود 3 الی 4 هزار سال قبل است . این قلعه بیشتر کاربری نظامی داشته و برای دیده بانی به کار می رفت. ارتفاع این دژ را 8 الی 10 متر تخمین زده اند.در سال های اخیرنیز ، تعدادی از بی خبران از میراث فرهنگی این سرزمین که در حقیقت دزدان و غارتگران فرهنگی اند ، به گمان دستیابی به گنج آن را مورد تخریب قرار داده اند. وجود قبرهای زرتشتی یا گبری ، در اطراف آن نشان از قدمت آن دارد. در پایین دست قلعه و در فاصله 200 الی 300 متری آن سنگ هایی بزرگ به ترتیب در کنار هم چیده شده اند که آن را «سنگ دروازه » می گویند . وجود رودخانه ی «لارسر» موجب رونق این آبادی بوده و سنگ بزرگی با ابعاد نامتعارف وجود دارد که در بالای این سنگ و در وسط آن گودالی به نظر دست ساز قرار دارد. می گویند ، که اسم« سنگچال » ، یعنی «سنگ» و« چال» ،از وجه تسمیه ی همین سنگ گرفته شده است.

در روستای سنگ چال پیاده میشویم هرچند تا روستای فیلبند راه آسفالته وجود دارد ولی زیبائی مسیر ما را بر آن داشت تا از میان جنگل و مراتع سرسبز راه را پیاده راه را طی کنیم. البته هر از گاهی هم باید از جاده مارپیچ و زیبای فیلبند هم گذر کنیم ولی خدارا شکر در این فصل از سال ماشین کمتری از آن عبور می کند.

ار سنگ چال تا فیلبند با پای پیاده سه ساعت زمان لازم دارد سه ساعتی که هیچگاه در زمره عمر از دست رفته نخواهد بود و تمامی خشمها و آلودگی های که در درونمان جا خوش کرده اند به باد می سپاریم. به روستا که می رسیم برای استراحت به تکیه شرق می رویم حیاطی با صفا و کوچک و زائر سرائی که هر شب اقامت با بت یک اتاق هشت نفره 40 هزار تومان آب می خورد البته خانه های زیادی برای کرایه وجود دارد که غالباً مناظر بدیع و چشم نوازی هم دارند و ما هم یکی از آنها را انتخاب کردیم و شب را با آن که چادر به همراه داشتیم در ایوانی که زیر پایمان ابرها را نشته اند گذراندیم.

نمی دانم لذتی بالاتر از نوشیدن چای کنار آتش و دیدن ابرهائی که درختان را به بازی گرفته اند وجود دارد یا نه ولی برای من این لحظات یعنی همه چیز...

شب با همه زیبائی خود ما را در کام خواب فرو می برد و صبح هنگام وقتی ارقام سبز و درخشان ساعت روی دیوار 7 صبح را نشان می داد از فیلبند به سمت امامزاده قاسم حرکت می کنیم مسیری که حداقل ده ساعتی با کوله سنگین زمان خواهد برد .

ابتدای راه هنوز جاده ای خاکی وجود دارد که درختچه های زرشک که حالا به بار نشسته اند هر کدام به تماشای ما گوشه ای کز کرده اند.جدا کردن بچه ها از درختهای زرشک کمی سخت به نظر می رسد ولی به هر حال مسیری طولانی منتظر است.

از دو چشمه بین راه آب بر می داریم و به حرکت ادامه می دهیم. در جائی که جاده تمام می شود دو راه پاکوب وجود دارد .یکی سمت چپ و دیگری سمت راست که اگر قصد صعود به قله حسن بن را دارید باید از سمت چپ رفته و اگر هدفتان فقط امامزاد است باید از سمت راست بروید.

البته برنامه ما ترکیبی از هر دو بود و خستگی چند تن از بچه ها و باران پائیزی ما را بر آن داشت که از نیمه راه قله با پیدا کردن مسیری میان بر به سمت پاکوب مسیر امام زاده بر گردیم .

البته در راه  مجبور شدم به سمت چوپانی بروم و محلی برای در امان ماندن از باران را سراغ بگیرم.خب آغلی را نشانمان داد که به غایت تمیز بود و آتشی در آن بر پا کردیم و بچه ها لباسهایشان را خشک کردند و تا پایان باران به انتظار نشستیم.

باران بعد از ساعتی بند آمد و هوای لطیف پس از باران ما را در بر گرفت . به آرامی از شیبی ملایم بالا می رویم و هرچند امامزاده را دیده بودیم ولی گوئی پا در آورده و همچنان از ما دور می شود .

کم کم به ارتفاع 3000 متری که می رسیم دیگر مسیر شیب ملایم تری پیدا می کند ولی دائم همراه مسیر بالا و پائین می رویم و باز در میان راه رعد و برق و باران ما را در کام خود فرو می برد.

 

  

ساعت از 15 میگذرد که ما در منظره ای دلپذیر فارغ از دردها و رنجهای عصر تکنولوزی نهار سبکی می خوریم و را ه مان را ادامه می دهیم. بعد از یک شیب تند دیگر امامزاده رخ می نماید و ابرهای در هم پیچیده ، غروب پائیزی را به صحنه بدیع تبدیل می کند بعد از زیارت در  حالی که به مناظر اطراف می نگریم دو گودال در میان مراتع زیبا چشم مان را به تحسین وا می دارد. گودالهائی که افسانه های جالبی دارد برخی آن را جای شهاب سنگ و برخی جای زانوهای رستم برای نوشیدن آب میدانند ولی در اصل گودالها دستکن بوده و از قدیم برای نگهداری برف در فصول گرم تر استفاده می شده است.هرچند گاهی حقیقت در مردابی از عدم یقین پنهان می شود .

کم کم هوا راه تاریکی را در پی می گیرد و وقت خواب است و برای لذت بیشتر در  پائین قله کنار زائر سرا در اتاقی از خانه آقای قاسمی و روی ایوانی زیبا منزل می گزینیم.

شب بارانی و زیبائی است و قورباغه ها در چشمه آب کنسرتی به راه انداخته اند و ما هم با لذت زیاد از بودن در این بهشت شامی در فضائی شکر آمیز می خوریم  هرچند من پذیرفته ام که هر چیزی زندگی دوگانه ای  دارد هم در زمان و هم در اذهان مردم اما زندگی تنها از آن کسی است که زندگی میکند و گرنه زندگی خود ادعای زندگی کردن خواهد داشت .

گفته می شود اگر کسی شب نتواند رویا ببیند شب دیوانه می شود ولی ما در رویائی واقعی  به خواب می رویم.

صبح ساعت 6  به سمت جنگلها و روستای الیمستان به راه افتادیم.هنوز آفتاب قد نکشیده است و نمی دانم با چه روئی جلوی دماوند زیبا قد علم خواهد کرد.

کم کم از مراتع گذر می کنیم و وارد جنگل های الیمستان می شویم .این جنگلها محل رویش گیاه " الیما " ست که دراردیبهشت ماه رشد می کند. می گویند نام جنگل الیمستان نیز برگرفته ازآن می باشد.الیمستان یکی از مناطق توریستی ایران در آمل است که تورهای زیادی از جوانان برای تفریج و سفر به دل طبیعت الیمستان می زنند این منطقه نگاه عکاسان داخلی و خارجی راه هم به خود جذب کرده و طبیعت بکر و زیبایی جنگلها و مراتع و سر سبزی آن وصف نشدن است، ارتفاع زیاد جنگل از سطح دریا، پایین بودن دما در فصل گرما و وجود چشمه‌سارهای فراوان و پوشش جنگلی متنوع و دشت ها و آب زلال و اسب های زیبا از شاخصه‌های این جنگل است.آب مردم آن از چشمه تامین می شود و محصول آن غلات، لبنیات و عسل است. اما از همه این ها گذشته، قله الیمستان هم یکی دیگر از جاذبه های این روستا است .

در میان راه پاکوب به دو راه تقسیم می شود که مسیر مستقیم به جاده لهاش الیمستان می رسد که تابلوی کوچکی در میان راه نشانگر این جاده است و راه سمت چپ به الیمستان می رسد روستایی با مردم دوست داشتنی و مهمان نواز.

ما به الیمستان می رویم و از آنجا با گرفتن نیسان از جاده پر شیب و پر از پیچ و خم به روستای لهاش و بعد از آن به جاده هراز می رسیم.

سفر به پایان رسیده است و حالا وقت برگشت به اصفهان است ساعت از ده نگذشته است و ما به سمت اصفهان بر خواهیم گشت و در بین راه خودم را غایب می کنم تا باز خودم را آنجا حس کنم.

گزارش : احسان ناجی

 شرکت کنندگان :

حمید رضا احسنی عباس نادری  محمد رضا اسدی احسان ناجی حسین آریامنش سلمان منصوری عباسعلی نصر کیامرث رحیمی محسن بند امیر مرتضی آقا بزرگی عباس هاشمی علیرضا بهراد شهاب نیلوفریان ایرج پاکنهاد علی خرمی اکبر پزوهان حسن احمد پور