کاپادوسیه

چاپ

 از کاپادوسیه (کاپادوکیه) ترکیه تا غار رئیس نیاسر

فاصله صنعت گردشگری دو کشور در یک اثر مشابه

زمانی هست که ما سرمایه بزرگ و عظیمی را در اختیار داریم و شیوه صحیح بهره برداری آن را یا خوب نمی دانیم و یا نمی خواهیم به طور صحیح بهره برداری نمائیم. نمونه آن در صنعت گردشگری ما بسیار زیاد است اما یکی از آثاری که حفاظت و بهره برداری از آن دل من را به درد می آورد غار رئیس نیاسر است. چرا که مشابه این غار که منطقه کاپادوکیه در ترکیه است به نحوی بهره برداری و حفاظت می شود که چشم هر گردشگری را خیره خواهد ساخت.

 منطقه‌ کاپادوکیا که در آناتولی مرکزی واقع شده است و به خاطر قدمت تاریخی و شگفتی‌های طبیعی خود، بسیار مشهور و شناخته شده است  در اینجا هم شهری زیر زمینی برآمده از آئین های کهن ایرانی قرار دارد که در نزدیکی آن هتلی زیبا به نام هتل یوناک اولری ساخته شده که در دل صخره ها  در شهر و به شکل غار ساخته شده است تا یادآور شهری زیر زمینی باشد. البته در خیلی دوردست  تر تاریخ همهٔ سرزمین گسترده میان دو رود هالیس و فرات را کاپادوسیه می‌گفتند. بعدها بخش شمالی را پونتوس و بخش میانه و جنوبی را کاپادوسیه بزرگ نامی نهادند. از زمان مادها کاپادوسیه بخشی از ایران بوده است. آن طور که مورخان یونانی مخصوصاً استرابو  نوشته است  هم آمیختگی آیینهای ایرانی و انیرانی در کاپادوسیه و دیگر کشورهای غرب ایران نیز صورت گرفته است حال باید دید این غار های آئینی قدیمی را چطور می توان به رخ دنیا کشید.

ترکیه در این زمینه کاملاً موفق بوده است و با استفاده از طراحی خاص و زیبا در هتلی مشابه غارها و همچنین محوطه سازی زیبا محیطی رویائی را برای گردشگران فراهم سازد و برای نشان دادن طبیعت نیز پرواز با بالن تجربه ای کم نظیر خواهد بود. حال باید دید ما در نمونه مشابه آن یعنی  غار رئیس نیاسر که  شاید هم با بازسازی کامل قسمت های تخریب شده دست کمی از آن نداشته باشد چه کرده ایم. آنچه در کنار دست غار نیاسر می بینیم محیطی برای چادر زدن است و شاید چند چایخانه که دو تای آنها دقیقا روی تونلهای زیر زمینی ساخته شده اند و گاهی فاضلاب آن درون تونل ها نفوذ کرده که شخصاً از آن عکس گرفته ام و تحویل مقام های مربوط نیز داده ام.

اما صنعت گردشگری برای توسعه پایدار نه تنها نیاز به حفاظت از منابع و ابنیه تاریخی برای آیندگان دارد بلکه برای توسعه باید سرمایه گذاری خلاقانه ای انجام پذیرد. چرا که با ساخت امکانات تکراری که همه جای دنیا وجود دارد و یا حتی برای گردشگران داخلی هم بعضی امکانات کاملاً تکراری و گاهی ملال آور شده است انتظار نداشته باشیم گردشگر از شهر خود که غالباً پر از تکنولوژی و مدرنیته است به اینجا آمده و دنبال چیزهای حوصله سر بری باشد که در شهر خود او وجود دارد آن هم وقتی که می توان رسم و رسومات و لباسهای قدیمی را استفاده کرد و با کمی خلاقیت محیطی قدیمی و بانشاط فراهم ساخت.

امروزه ما می توانیم از تجربیات کشورهای مختلف و خرج کمی ذوق و سلیقه ای ایرانی محیطی خلق کنیم که به جای فروش نفت و دیگر سرمایه های ملی بتواند درآمد و همچنین موجی از اشتغال را برای بومیان محلی ایجاد نماید. اما این کار نیاز به طراحی زیبا و خوش فکری دارد که امروزه در بیشتر جاهای دنیا چنین طرح هایی را به مسابقه می گذارند و بهترین را انتخاب می کنند. و زمانی فاحعه رخ می دهد که سرمایه گذاری زیادی صورت پذیرد و حاصل آن کاری تکراری و بی ارزش باشد.