امیرچخماق یزد
در کتب قدیمی آورنده اند که امیر جلال الدین چخماق از سرداران و امرا شاهرخ تیموری و حاکم یزد با همکاری همسر خود فاطمه خاتون در جهت آبادانی یزد مجموعه ای شامل تکیه، میدان، حمام، کاروانسراها، خانقاه، قنادخانه، چاه آب سرد و از همه مهمتر مسجد امیر چخماق را بنیان نهاده است و البته این بناها در این مجموعه همچنان پابرجا است و عموم مردم از آن بازدید می نمایند اما آنچه برای من جالب تر از ابنیه تاریخی به نظر رسید انواع خوشمزه ها و شیرینی جات سنتی یزد است که در گوشه و کنار این میدان خودنمائی می کند و خاطرات خوب و سرخوشی خاصی را تداعی می نماید.
هوا در شهریور ماه از گرمای خود می کاهد و می توان به شهرهای کویری هم سری زد و یزد که از اصفهان تنها چهار ساعت دوری گزیده است انتخاب خوبی برای دیدن آثار باستانی و همچنین لذت خوراکی های خوشمزه است. و با داشتن مکانهای اقامتی زیاد و با قیمت مناسب گزینه مناسبی برای اصفهانی ها است. ضمن اینکه جاده بسیار مناسب و خوب خود نقطه روشنی برای شروع حرکت است. اما هرکجا اقامت کردید اولین و مهمترین اثر تاریخی یزد میدان و تکیه امیر چخماق است که فقط یک اثر تاریخی هم نیست.
ظاهرا این میدان در عصر صفوی هم به همین نام بوده است و در زمان شاه عباس برخی از این ابنیه باز سازی شده است که یکی از آنها چهار سوقی است که بر روی کاروانسرا ساخته شده است. اوایل قرن سیزدهم هجری میدان جلوی مسجد و سردر بازار تبدیل به حسینیه شده است و امروز به لطف گل کاری ها و فضاسازی زیبای انجام شده، گشت و گذار در هنگام عصر که آفتاب از میدان رخت بر بسته است و بادهای خنک شهریور ماه هم وزیدن گرفته است فرصت خوبی را ایجاد کرده است و باید از این فرصت برای لذت بردن استفاده کرد.
من در میان این همه خوشبختی گم شده ام و کمی با هوای سلامتی فاصله می گیرم و اول از همه از فالوده یزدی شروع می کنم که بر عکس فالوده شیراز که با آبلیمو سرو می شود با گلاب و شربت سرو شده و یخ فراوان آن عصر تابستانی شما را خنک می سازد. از شربتها که بگذریم از شیرینی های پنجره ای که اصلا نمی توان به راحتی عبور کرد. دیگر نمی توانم خودم را کنترل کنم قطاب و شیرینی لوز جوری چشمک می زند که ناخود آگاه قید رژیم غذائی را می زنم. برای سوغاتی هم باید حسابی گشت و از میان این همه تنوع خوشمزه ترین ها را انتخاب کرد اما همینطور که در مغازه می گردم چشمم به یخچال بستنی ها می افتد و چون دست و پایم به لرزیدن افتاده است طعم بی نظیر آن را در خاطراتم ثبت می نمایم.
همین طور که بستنی را در دست دارم به قسمت شرقی میدان می روم جائی که بازاری به نام حاجی قنبر وجود دارد. این بازار از بناهای نظام الدین حاجی قنبر جهانشاهی است که به امر جهانشاه قره قریونلو به حکومت یزد رسیده بود و آثار دیگری هم در یزد بنا کرد اما این بازار کوچک و زیبا هم پر از خوراکی است و لی من سعی می کنم با خرید سوغاتی ذهن خود را منحرف کنم و بعد از آن نیز چشمم به مناره های بزرگ این بنا معطوف می شود . گروهی معتقد اند که مناره های امیر چخماق جنبه تاریخی ندارد و می گویند چون بیش از هشتاد سال از عمرش نمیگذرد، جنبه تاریخی ندارد. البته برای من چیزی از زیبائی این اثر را نمی کاهد و غرق در زیبائی آن حتی هنگام شب لذت مضاعفی خواهم برد.
تکیه امیر چخماق در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی و با شماره ۳۸۳ و مسجد امیر چخماق در سال ۱۳۴۱ با شماره مستقل ۲۴۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدند. همچنین این بناها و دیگر الحاقات به عنوان مجموعه امیر چخماق نیز با شماره ۲۴۱۶ به ثبت ملی رسیده است.
- نوشته شده توسط احسان ناجی
- بازدید: 4684